Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-06@22:24:07 GMT

چرا باید اروپا راهش را از آمریکا جدا کند؟

تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۳۹۹۱۰

چرا باید اروپا راهش را از آمریکا جدا کند؟

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از گلوبال‌تایمز، «یان اوبرگ»، مدیر اندیشکده بنیاد فراملی برای صلح و تحقیقات آینده در سوئد در مقاله‌ای نوشته «اتحادیه اروپا باید از آمریکا فاصله بگیرد و در خدمت صلح باشد، با یک صدا در سیاست خارجی صحبت کند و ساختارهای فراملی کارآمد بسازد.»

ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.

چندین سال پیش، در یک کتاب دانمارکی درباره سیاست خارجی و امنیتی نوشتم عاقلانه است که دانمارک و سایر کشورهای اروپایی روی پاهای خود راه بروند، اما این روند نیازمند دو گام اساسی است: یک گام، همکاری دوستانه، صحیح و ضروری با ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهایی است که در نهایت متعلق به اردوگاه غرب هستند و اجازه انتقاد دوستانه را نیز می دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گام دیگر شامل در نظر گرفتن تغییر نظم جهانی در حال ظهور و تلاش برای همکاری با بقیه کشورهای جهان از جمله چین و ابتکار یک کمربند یک جاده و حداقل برخی از سازمان‌های منطقه‌ای غیرغربی است.

در زمینه سیاست خارجی و امنیتی، دانمارک و چند کشور اروپایی دیگر همه تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار داده‌اند. رهبران کشورهای اتحادیه اروپا، فنلاند و سوئد اظهارات اشتباهی را مطرح می کنند از جمله اینکه غرب باید در برابر بقیه متحد باشد - نه با بقیه.

حال منظور ما از غرب چیست؟ از نظر سیاسی و نظامی بیشتر آمریکا + ناتو + اتحادیه اروپا. از نظر فرهنگی، اکثریت جهان مسیحیت که از طریق استعمار غرب، امپریالیسم و میلیتاریسم ایجاد شده است - همراه با کتاب مقدس و اگر کافی نبود، شمشیر. از نظر تمدنی، ارزش‌ها یا شیوه‌های تفکر عمیق‌تر به معنای اصالت فرد بر جمع، بشر بر طبیعت، مرد بر زن و این مهم یعنی مأموریت تمدنی غرب بر دیگر نقاط جهان.

جنگ سرد قدیمی که در حدود سال ۱۹۹۰ به پایان رسید، بین دو نسخه از آن غرب بود که در واقع اشتراکات زیادی داشتند، یعنی غربی‌بودن عمیق و غربِ شرقی به رهبری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با دست‌نشاندگانش در پیمان ورشو.

این روند بر اساس فلسفه اجتماعیِ مکانیکی کارل مارکس ساخته شده است، که تجسم هر چیزی غربی / غربی است. از سوی دیگر، غربِ غربی از روشنگری، روحیه آزاد، صنعتی‌شدن و حتی انقلاب‌ها نشأت گرفت، اما این نیز بر اساس یک تفکر کهنه مرکز-پیرامون با ایالات متحده به عنوان مرکز آن و بقیه کشورها ساخته شد، مرکز این نوع غربی ناتو است نه اتحادیه اروپا.

فیلسوف این سیستم آدام اسمیت بود که در اصل یک فیلسوف اخلاق بود، اما در نهایت با «دست نامرئی خداگونه» خود به پدر اقتصاد بازار سرمایه داری تبدیل شد. فرض اصلی - و نادرست - این بود که مطلوبیت فردی و حداکثرکردن سود به نفع همه جامعه است. افسوس که این ایده به نابرابری منحرف و غیرقابل توقف و سلطه نظامی جهانی برای حفظ آن منجر شد. در اطراف این بازار، یک دموکراسی پارلمانی می‌چرخد و باید گفت دموکراسی غربی در مورد رای‌دادن است، اما انتخاب نیست.

غربِ شرقی (اتحاد جماهیر شوروی) در اواخر دهه ۱۹۸۰ از هم پاشید. همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، غرب غربی اکنون در حال انحطاطِ افسارگسیخته است و احتمالاً سقوط می‌کند، بیشتر به دلیل واکنش نابخردانه و پیروزمندانه‌اش به مرگ «برادر» خود. همچنین به دلیل نظامی‌گری فراتر از هرگونه عقلانیت، عدم انتقاد از خود و نوآوری و عدم چشم انداز فراتر از دوره های انتخاباتی چهار ساله سقوط می کند.

به دلایل فوق، پیش‌بینی من این است که غرب غربی به آمریکا، در جایگاه رهبر خود، خواهد چسبید. متحدِ روبه‌زوال، به روایت ها و دیدگاهی منفی نیاز دارد: همه و همه چیز غیرغربی برای ما یک تهدید است! برد / باخت پیام است، به جای برد / برد و تقابل به جای همکاری. پیمان لیسبون اتحادیه اروپا بیان می کند که اتحادیه اروپا باید در خدمت صلح باشد، با یک صدا در سیاست خارجی صحبت کند و ساختارهای فراملی کارآمد بسازد. باید گفت این اتحادیه در هیچیک از آنها موفق نبوده و فاقد دموکراسی واقعی است، امنیت آن عمدتاً مبتنی بر ناتو / ایالات متحده است و هیچ چشم اندازی از امنیت مشترک غیرنظامی-نظامی جایگزین ندارد.

اتحادیه اروپا در ایجاد صلح با روسیه، رسیدگی به بحران پناهجویان در سال ۲۰۱۵ و بحران کووید -۱۹ به طرز بدی شکست خورد و اکنون کورکورانه پاسخ ایالات متحده به حمله روسیه به اوکراین را دنبال می کند و قربانی آن می شود. با این حال، دو دلیل می تواند وجود داشته باشد که اروپا مجبور به جدا شدن از ایالات متحده شود. یک دلیل اینکه اگر ایالات متحده پس از بایدن به شدت انزواگرا شود یا در وضعیتی شبیه به جنگ داخلی متلاشی شود. دوم، اگر اثرات تحریم‌های ایالات متحده امریکا منجر به لغو صادرات منابع روسیه و نابودی نورد استریم ۲ شود و فروش گاز مایع امریکا به چهار برابر قیمت در اتحادیه اروپا باعث ایجاد احساسات ضد آمریکایی شدیدتر در سراسر اروپا شود.

هنگامی که غرب سقوط می کند، عاقلانه خواهد بود بقیه کشورها به آن کمک کنند بدون به خطر انداختن فلسفه توسعه و حرکت خود. این مهم کار آسانی نخواهد بود، اما وظیفه کشورها در چند سال آینده خواهد بود. هر اقدامی که لازم است باید انجام شود تا از جنگ سرد جدید غرب-غرب جلوگیری شود زیرا حتی یک جنگ سرد ما را از حل مشکلات فوری بشریت باز می دارد.

کد خبر 5681713 محسن وفایی

منبع: مهر

کلیدواژه: دانمارک فنلاند روسیه اتحادیه اروپا اوکراین پیمان لیسبون سوئد جنگ اوکراین روسیه رژیم صهیونیستی اوکراین ایالات متحده امریکا فلسطین عراق ترکیه سوریه ولادیمیر پوتین ایران لبنان جو بایدن جنگ اوکراین برزیل اتحادیه اروپا ایالات متحده سیاست خارجی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۳۹۹۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بورل: همه اعضای اتحادیه اروپا روسیه را «تهدید» نمی‌دانند

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از راشاتودی، جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با اذعان به اینکه همه کشورهای عضو این بلوک، روسیه را «تهدید» اصلی علیه قاره اروپا نمی‌دانند، گفت که حتی برخی مسکو را «کشور دوست» می‌دانند و این خطرناک است!

بورل با اشاره به اینکه در روابط و امور جهانی، شاهد تقابل بیشتر و همکاری کمتر است، گفت: وقتی پای ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و جنگ اوکراین به میان می‌آید، برخی کشورها تمایلی به تبعیت از بروکسل ندارند!

وی مدعی شد: امروز پوتین برای همه ما تهدیدی است که موجودیت ما را به خطر می‌اندازد. اگر پوتین در اوکراین موفق شود، آنجا متوقف نخواهد شد. پیروزی روسیه، امنیت اروپا را تضعیف خواهد کرد. با این حال، در اتحادیه اروپا همه چنین نظری ندارند!

دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا اضافه کرد: برخی اعضای شورای اروپا می‌گویند که «نه، روسیه تهدیدی وجودی نیست. دست کم از نظر من اینطور نیست و شخصاً روسیه را دوست خوبی می‌دانم»! در اتحادیه‌ای که اجماع در آن حکمرانی می‌کند، سیاست‌های ما در قبال روسیه همواره با تنها یک رای مخالف «تهدید» می‌شود و همان یک رای کافی است!

اتحادیه اروپا از زمان آغاز جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، چندین دور تحریم علیه مسکو اعمال کرده است. با این حال، ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان و رابرت فیکو، همتای اسلواکیایی او از ارسال سلاح به اوکراین خودداری و بر حل و فصل دیپلماتیک جنگ تاکید کرده‌اند.

بوداپست همچنین ماه‌ها مانع تصویب بسته کمک ۵۴ میلیارد دلاری اتحادیه اروپا برای اوکراین شد اما در نهایت اوربان در فوریه امسال، مجبور به موافقت شد و وتوی خود را پس گرفت!

امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه اوایل هفته یک بار دیگر درباره احتمال اعزام نیرو از ناتو به اوکراین صحبت کرد و مدعی شد که «بقای اروپا در معرض خطر قرار دارد.»

کد خبر 6097025

دیگر خبرها

  • روسیه: آمریکا در تکاپوی جایگزین‌کردن زلنسکی است
  • سرنوشت اوکراین در سال انتخاباتی آمریکا و گزینه های کی‌یف
  • سطح امید به زندگی در اروپا به ۸۱.۵ سال رسید
  • بورل: همه اعضای اتحادیه اروپا روسیه را «تهدید» نمی‌دانند
  • رییس‌جمهور چین به فرانسه می‌رود
  • بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد؛ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • اتحادیه اروپا: تهدید دیوان بین‌المللی کیفری غیرقابل قبول است
  • اذعان بورل به از دست رفتن قدرت آمریکا